میدونم که میدونی ٬ چقد خالـیه پُشـتَم...
وقتی بهترین دوستم ٬ شده واسم یه دُشـمَن...
هر کی یه زخمی زد رو ٬ همون زخمی که خوردم...
دَرِ دلت رو باز کن ٬ بهت پناه آوردم...
نرو حق من این نیست ٬ خیلی به پات نشستم...
من که چشمامو جز تو ٬ رو هر کی بوده بستم...
من که چیزی نخواستم ٬ فقط خواستم بمونی...
خیلی خرابه حالم ٬ تو که بهتر میدونی...
ازم یه سایه مونده ٬ که هست فقط تو شبهام...
بهت گفته بودم که ٬ چقد غریب و تنهام...
بهم نگو خُـــــــدافِظ ٬ جواب تو نمیدم...
من از خودم گذشتم ٬ تا که به تو رسیدم...
با این کارا میخواستم ٬ شبیهِ عاشِقاشم...
که با همه غریب شم ٬ تا با تو آشناشم...
اگه تو ترکم کنی ٬ از همه دِلْ میبُرَم...
تسلیمِ گریه میشم ٬ بازم شکست میخورَم...
دلم پیشت میمونه ٬ بازم افسُرده میشم...
میشْمُرَم روزهایی رو ٬ که تو نبودی پیشم...
با احساسم میجنگم ٬ تا پِیِ تو نگـیرم...
برنمیگردم بِهِتْ ٬ واسه همیشه میرم...
میرم که بی نشون شَم ٬ ببینی از تو دورَمْ...
قِید ِتو میزنم تـــا ٬ بمونم رو غُرورَم...
حالا که بِت وابستم ٬ نگو باید جداشیم...
من به تو عادت کردم ؛ دِق میکنم نباشی............................................................
من به تو عادت کردم ؛ دِق میکنم نباشی...
********** شــــــــاعر : ســـــامان عظیمی **********
نظرات شما عزیزان: